علم آموزان

این سایت برای داستان نویسی اطلاعات عمومی و مطالب آموزشی و درسی طراحی شده است.

علم آموزان

این سایت برای داستان نویسی اطلاعات عمومی و مطالب آموزشی و درسی طراحی شده است.

۱۹ مطلب توسط «Mr.alireza» ثبت شده است

سلام دوستان بدلیل مشاغل درسی و کنکور 1401 

 

وبلاگ از مهر 1400 تا تیر یا مهر 1401 فعالیت ن خواهد داشت .

 

دوستان میتوانید از مطالب گذشته استفاده نماید . 

۱. معنی برچسب‌های روی میوه‌ها چیست؟ روی برچسب میوه‌ها، علائم و اعدادی وجود دارد که اطلاعات بسیار مفیدی درباره میوه به مصرف‌کننده می‌دهند. مثلا اگر

 

بدانید که اعداد و کُدهای مختلف روی میوه چه معنایی دارند، متوجه می‌شوید که آیا در طول رشد و داشت محصول از مواد شیمیایی استفاده شده است یا خیر، یا

 

مثلا از نور و گاز‌های مخصوص برای رشد سریع‌تر آن استفاده شده است یا خیر. اگر کد چهار یا پنج رقمی میوه با عدد سه یا چهار شروع شود، یعنی میوه به روش

 

کشاورزی مدرن و با کود‌های شیمیایی مصنوعی و آفت‌کُش‌ها رشد پیدا کرده است. اگر کد پنج رقمی با عدد هشت شروع شود، معنی برچسب روی میوه‌ها حکایت از

 

دستکاری‌ شدن محصولات از لحاظ ژنتیکی خواهد داشت. میوه‌هایی که کدشان با عدد نُه، شروع می‌شود، میوه‌های ارگانیک هستند. یعنی خبری از کود‌های مصنوعی، آفت‌کش‌ها، مواد شیمیایی و اصلاحات ژنتیکی در تولید آن‌ها نیست.

 

 

 

https://bayanbox.ir/info/217716714359030465/JFAUP-Volume-17-Issue-1-Pages-27-38

ویتامینD: ویتامین D را که کلسیفرول می‌نامند، یکی از ویتامین‌های لازم برای بدن و از ویتامین‌های محلول در چربی است، که به رشد و استحکام استخوانها از

طریق کنترل تعادل کلسیم و فسفر کمک می‌کند. این ویتامین با ایجاد افزایش جذب فسفر و کلسیم از روده‌ها و کاهش دفع از کلیه به متابولیسم استخوان‌ها کمک

می‌کند و همچنین از طریق ترجمه ژنهای هسته سلول به رشد سلول کمک می‌کند. منبع اصلی دریافت این ویتامین بجز منابع گیاهی مثل غلات و حیوانی مثل ماهی

ساردین و شیر، تخم مرغ ونور آفتاب است. بطوری که ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ماندن در زیر نور آفتاب، نیاز روزانه بدن انسان به این ویتامین را تأمین می‌کند. کمبود این

ویتامین همچنین باعث پوکی استخوان در کهنسالی می‌گردد. فواید: دریافت ویتامین D و کلسیم باعث افزایش قدرت و هماهنگی عضلات در افراد کهنسال می‌شود.

همچنین ویتامین دی باعث پیشگیری از بروز بیماری‌هایی مانند راشیتیسم در کودکان، استئومالاسی در بزرگسالان و پوکی استخوان در کهنسالی می‌شود. همچنین این

ویتامین به رشد و استحکام استخوان‌ها و رشد سلولها کمک زیادی می‌کند. نیاز روزانه برای این ویتامین برای هر فرد بالغ ۱۰ میکروگرم یا حداکثر ۲۰۰۰ واحد در روز

می‌باشد. در دوران کودکی و پیری این میزان بالاتر است. همچنین مصرف ویتامین دی در سلامت مغز و جلوگیری از آلزایمر مؤثر است.

داوینچی همزمان با یک دست می نوشت و با یک دست نقاشی می کرد ! هیتلر از مکان های بسته وحشت داشت ! مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش

نیش بزند ! هر انسان تا 8 دقیقه بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است ! اغلب مارها 6 ردیف دندان دارند ! وقتی به خورشید نگاه می کنید ? دقیقه قبل از آن را

مشاهده می کنید ! قلب میگو در سر آن واقع است ! ظروف پلاستیکی تقریبا 50 هزار سال در برابر تجزیه مقاومند ! حدود 250 نفر از محققان ناسا ایرانی هستند و

رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی است ! دانشمندان دریافته اند مورچه ها هم مانند انسان ها صبح ها خمیازه می کشند ! حس بویایی مورچه با سگ برابری می کند ! آیا

می دانستید تصمیم بر این بود که کوکا کولا به عنوان دارو استفاده شود ! با 30 گرم طلا می توان نخی به طول 81 کیلومتر درست کرد ! فنلاند از 170 هزار و 585

جزیره تشکیل شده است ! زمین در آغاز پیدایش 2000 بار بزرگتر از حجم کنونی اش بود ! در زبان عربی برای کلمه شمشیر 850 واژه مختلف وجود دارد ! گرانترین

کفش دنیا 1 میلیارد و 700 میلیون تومان است ! برای تخمین زدن حشره های روی زمین کافیست به ازای هر انسان 200 میلیون حشره ریز و درشت در نظر بگیریم !

گوگوریو یا کوگوریو یک امپراتوری بزرگ در تاریخ کشور کره است. در میان باکجه و شیلا، گوگوریو دومین امپراتوری از سه امپراتوری بود. گوگوریو 고구려(高句

麗) گوگوریو ۳۷ ق.م.–۶۶۸ م. پرچم گوگوریو پرچم نظامی (قرن چهارم) گوگوریو در سال ۴۷۶ میلادی. گوگوریو در سال ۴۷۶ میلادی. پایتخت جولبون (۳۷ ق.م. – ۳

م) گونگناسئونگ (۳ م. – ۴۲۷ م) پیونگ‌یانگ (۴۲۷ م. – ۶۶۸ م) زبان(های) رایج زبان گوگوریو دین(ها) آئین بودایی، شمن‌باوری حکومت پادشاهی شاه، تااوانگ • ۳۷

ق.م. - ۱۹ ق.م. جومونگ • ۳۹۱–۴۱۳ گوآنگ گائتو بزرگ • ۴۱۳–۴۹۱ یانگسو • ۵۹۰–۶۱۸ یئونگ یانگ • ۶۴۲–۶۶۸ بوجانگ دوره تاریخی تاریخ باستان • تأسیس ۳۷ ق.م.

• سقوط پیونگ یانگ ۶۶۸ م. جمعیت • قرن هفتم[۱] تقریباً ۳٬۵۰۰٬۰۰۰ (۶۹۷٬۰۰۰ خانوار) امروز بخشی از کره جنوبی کره شمالی چین روسیه سه امپراتوری ۱- امپراتوری

شیلا ۵۷ پ.م. — ۹۳۵ م. ۲- امپراتوری گوگوریو ۳۷ پ.م. — ۶۶۸ م. ۳- امپراتوری باکجه ۱۸ پ.م. — ۶۶۰ م. بنیانگذار این امپراتوری، امپراتور جومونگ یا چومو است.

فرمانده جومونگ فرزند هِموسو و یوهوا می‌باشد. هرچند که به عقیدهٔ برخی، جومونگ فرزند یوهوا و گوموا، امپراتور بویو است. جومونگ در دانگ بویو متولد شد و

در آنجا رشد یافت تا سرانجام امپراتوری گوگوریو را در جولبون و بعد از تصرف هیون تو گون تأسیس کرد. قلمرو پادشاهی گوگوریو، سرانجام توسعه پیدا کرد و به

یک قدرت بزرگ منطقه‌ای تبدیل شد. گوگوریو به مدت ۷۰۵ سال باقی ماند و در این مدت ۲۸ پادشاه از خانوادهٔ سلطنتی گو بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط

نیروهای تانگ و شیلا مو

.

 

 

به گزارش بهسرویس دانش های روز باشگاه خبرنگاران؛با چند نمونه از دانستنی های کوتاه  

​​​

وعجیب علمی در این خبر آشنا شوید. ـ جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز

مانع از اشک ریزی شما می شود. ـ اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است. ـ رشد کودک در بهار بیشتر است. ـ ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می

کشد تا نور خورشید به زمین برسد. ـ ظروف پلاستیکی تقریباً ۵۰۰۰۰سال در برابر تجزیه مقاومند. ـ تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است. ـ شترمرغ در ۳

دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد. ـ حس بویایی مورچه با حس بویایی سگ برابری می کند. ـ کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ برابر خود غذا می خورند. ـ زمان بارداری فیل

به دو سال می رسد. ـ در یک سانتی متری پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است. ـ شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور

جت است. ـ وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش....ش.... شما آرام می شود به این دلیل که صدای آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی

می کند، در ضمن این یکی ازدلایلی است که چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد. ـ دلفین ها همانند گرگ ها هنگان خواب چشم هایشان را باز می گذارند. ـ

با نگاه کردن به گوش حیوانات می توانیم به تخم گذار بودن یا بچه زا بودن آنها پی ببریم. بدین صورت که تخم گذاران گوششان ناپیدا و بچه زایان گوششان نمایان

است، تنها یک اسثتنا وجود دارد آن هم نوعی افعی است که بچه زاست اما گوشش دقیق پیدا نیست. ـ بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است. ـ انسان امروزی به طور متوسط ۶ سال از عمر خود را تلویزیون نگاه می کند و ۶ سال را صرف غذا خوردن می کند و یک سوم را می خوابد. ـ موش دو پای آفریقایی از میدان

دید ۳۶۰ درجه برخوردار است. ـ مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند. - سرعت

 

عطسه یک انسان برابر است با 160 کیلومتر در ساعت - آب دریا بهترین ماسک صورت است ! - چشم انسان معادل یک دوربین 135 مگا پیکسل عمل می کند ! - 90%

سم مار از پروتئین تشکیل شده است ! - مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید !

 #اسب حالت ایستاده میخوابند. *کانگروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸

متر به سمت جلو بپرند. *قلب میگو در سر آن واقع است. *گونه ای از

 

​​​​خرگوش است که میتواند 

 ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری کند. *دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به

 

تنه درخت ضربه بزنند. *سالانه ۵۰۰ فیلم در امریکا و ۸۰۰ فیلم در هند ساخته

 

میگردد. *آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است. *تمامی پستانداران به استثنای

 

انسان و میمون کور رنگ میباشند. *عمر تمساح بیش از ۱۰۰ سال میباشد.

 

*تمام قوهای

 

کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس میباشند. *موریانه ها قادرند تا

 

۲ روز زیر آب زنده بمانند. *مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکسان میباشد.و

 

تنها به واسطه

 

بوی آنهاست که طعم های متفاوتی می یابند. *فیلها قادرند روزانه ۶۰ گالن

 

آب و ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند. *جغدها قادر به حرکت دادن چشمان

 

خود در کاسه

 

چشم نمیباشند. *۸۰ درصد امواج مایکرو ویو تلفنهای همراه بوسیله سر

 

جذب میگردد. *قد فضانوردان هنگامی که در فضا هستند ۵ تا ۷ سانتی متر

 

بلنتر میگردد.

 

*بلژیک تنها کشوری است که فیلمهای غیر اخلاقی را سانسور نمیکند.

با توجه به استقبال شما از مطالب دانستنی ها این بار هم آیامیدانید   نشر کردم.

ویکتوریا دختر زیبا و باهوش پنج ساله ای بود. یک روز که همراه مادرش برای خرید به فروشگاه رفته بود، چشمش به یک گردن بند مروارید بدلی افتاد که قیمتش

۱۰/۵ دلار بود، دلش بسیار آن گردن بند را می خواست. پیش مادرش رفت و از مادرش خواهش کرد که آن گردن بند را برایش بخرد. مادرش گفت: خوب! این گردنبند

قشنگیه، اما قیمتش زیاده، خوب چه کار می توانیم بکنیم! من این گردن بند را برات می خرم اما شرط داره، وقتی به خانه رسیدیم، یک لیست مرتب از کارها که می

توانی انجام بدهی رو بهت میدم و با انجام آن کارها می توانی پول گردن بندت رو بپردازی و البته مادر بزرگت هم برای تولدت چند دلار هدیه بهت میده و این می

تونه کمکت کنه. ویکتوریا قبول کرد. او هر روز با جدیت کارهایی که برایش محول شده بود را انجام می داد و مطمئن بود که مادربزرگش هم برای تولدش مقداری

پول هدیه می دهد. بزودی ویکتوریا همه کارها را انجام داد و توانست بهای گردن بندش را بپردازد. وای که چقدر آن گردن بند را دوست داشت. همه جا آن را به

گردنش می انداخت؛ کودکستان، بستر خواب، وقـتی با مادرش برای کاری بیرون می رفت، تنها جایی که آن را از گردنش باز می ‌کرد حمام بود، چون مادرش گفته بود

ممکن است رنگش خراب شود! پدر ویکتوریا خیلی دخترش را دوست داشت. هر شب که ویکتوریا به بستر خواب می رفت، پدرش کنار بسترش روی صندلی

مخصوصش می نشست و داستان دلخواه ویکتوریا را برایش می خواند. یک شب بعد از اینکه داستان تمام شد، پدر ویکتوریا گفت: ویکتوریا ! تو من رو دوست داری؟

اوه، البته پدر! خودت میدونی که عاشقتم. پس اون گردن بند مرواریدت رو به من بده !!! نه پدر، اون رو نه! اما می توانم عروسک مورد علاقه ام رو که سال پیش

برای تولدم به من هدیه دادی رو به خودت بدم، اون عروسک قشنگیه، می توانی در مهمانی هات دعوتش کنی، قبوله؟ - نه عزیزم. باشه، مشکلی نیست. پدرش روی او

را بوسید و نوازش کرد و گفت: "شب بخیر عزیزم" هفته بعد پدرش مجددا بعد از خواندن داستان، از ویکتوریا پرسید: ویکتوریا ! تو من رو دوست داری؟ اوه، البته

پدر! خودت می دونی که عاشقتم. پس اون گردن بند مرواریدت رو به من بده !!! نه پدر، گردن بندم رو نه، اما می توانم اسب کوچک و قشنگم رو بهت بدم، او موهایش خیلی نرم و لطیفه، می توانی در باغ با او قدم بزنی، قبوله؟ نه عزیزم، باشه، مشکلی نیست. دوباره روی او را بوسید و گفت: "خدا حفظت کنه دختر زیبای

من، خوابهای خوب ببینی." چند روز بعد، وقتی پدر ویکتوریا آمد تا برایش داستان بخواند، دید که ویکتوریا روی تخت نشسته و لب هایش می لرزد. ویکتوریا گفت :

"پدر، بیا اینجا"، دست خود را به سمت پدرش برد، وقتی مشتش را باز کرد گردن بندش آنجا بود و آن را در دست پدرش گذاشت. پدر با یک دستش آن گردن بند بدلی

را گرفته بود و با دست دیگرش، از جیبش یک قوطی چرمی طلایی رنگ بسیار زیبا را بیرون آورد. داخل قوطی، یک گردن بند زیبا و اصل مروارید بود!!! پدرش در

تمام این مدت آن را نگهداشته بود. او منتظر بود تا هر وقت ویکتوریا از آن گردن بند بدلی صرف نظر کرد، آن وقت این گردن بند اصل و زیبا را برایش هدیه بدهد.